true
- بعد از اقدام علیه نویسنده کتاب موهن آیات شیطانی شبکه العربیه طی گزارشی عنوان کرد: بعضی از مسوولان اطلاعات کشورهای اروپایی ادعا کردهاند که هادی مطر ۲۴ ساله ضارب سلمان رشدی از طریق شبکههای اجتماعی با سپاه در ارتباط بوده است. [۱]
البته دیرزمانی است که جریان رسانهای درپی تخریب سپاه است و به هر دستاویزی برای سیاهنمایی علیه این نهاد انقلابی تمسک پیدا میکند، اما باید اذعان داشت در این موضوع دچار اشتباه شده است؛ چه اینکه اگر هم این اتفاق به دست سپاه رقم خورده باشد، نه تنها امری منفی نیست، بلکه بسی مایه مسرت است. درواقع دامن زدن به نقش سپاه در این اتفاق، اذعان به قدرت اطلاعاتی و عملیاتی نیروهای فرامرزی جمهوری اسلامی ایران است؛ همان قدرتی که سالها در رسانههایشان با زبان تمسخر بدان میپرداختند.
نکته بعدی این است که از آن جا که فتوای قتل نویسنده آیات شیطانی را رهبر کبیر انقلاب اسلامی صادر کرده است، نباید نقش محوری جمهوری اسلامی را در قامت پرچمدار دفاع از حریم اسلام در برابر توهینها نادیده گرفت و اتفاقا چه افتخاری بالاتر از این برای فرزندان انقلاب، که خود مجری فرمان ولیامرشان باشند؟
اما در خصوص این ترور ویژه در نیویورک، نکته دیگری نیز قابل توجه است. هادی مطر گرچه اصالتی لبنانی دارد، اما یک شهروند آمریکایی است. او متولد کالیفرنیا بوده و طی عمرش در فرهنگ و جامعه آمریکایی رشد کرده است. اینکه این جوان خود را سرباز امامخمینی میداند، خود بیانگر عمق نفوذ فرهنگی جمهوری اسلامی است که با تکیه بر اسلام و عقل، جانهای پاک را به سوی خود جذب میکند.
نکته دیگر حمایت همه جانبهی رسانهها و حتی سران حاکمان غرب از سلمان رشدی است. حکومتهایی که حتی تشکیک و سوال در مورد هولوکاست را جرم میدانند،[۲] با وقاحت تمام، توهین کننده به پیامبر میلیاردها مسلمان را تحت حمایت خود دارند؛، تا جایی که امانوئل مکرون، شخصی که بارها خصومت خود را با اسلام علنا بیان کرده، در حمایت از سلمان رشدی نوشت: «مبارزه او (سلمان رشدی) یک مبارزه جهانی و مبارزه ما است. امروز، بیش از هر زمان دیگری، ما در لبه (و مبارزه) هستیم.»[۳]
نکته پایانی: چرا اعدام؟ چرا جمهوری اسلامی، نه در مقام پاسخگویی علمی؛ بلکه در پی قتل سلمان رشدی است؟
در پاسخ باید گفت: اقدام سلمان رشدی، در مقام بیان یک اشکال و شبهه نظری نبود که به او با روش استدلال و بحث نظری پاسخ داده شود، بلکه هدف او از تألیف این کتاب جسارت به ساحت قدسی نبی مکرم اسلام بود و خود را از مصادیق «سابّالنبی» قرار داد و از آن رو که حکم توهین به پیامبر از نظر تمام علمای اسلام با گرایشات مختلف مذهبی اعدام است، هیچ عالمی در جهان اسلام با این حکم مخالفت نکرد. اگر سلمان رشدی در تألیف کتاب خود، صرفا ایراداتی را نسبت به قرآن و پیامبر بیان میکرد، بیشک با چنین واکنش سنگینی روبهرو نمیشد، اما او نه در مقام اشکال کننده، بلکه با قصد توهین و استهزای اسلام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم این اثر را پدید آورد.
مَثَل “سلمان رشدی” و حکم او مَثَل “عقبهبن معیط” است که پس از اسارت در جنگ بدر تنها اسیری بود که به دستور پیامبر کشته شد؛ چرا که او در اذیت و تمسخر و توهین به پیامبر اسلام هیچگاه کوتاهی نمیکرد و تمام جهدش را در راستای بیحرمتی به پیامبر و قرآن به کار میبست.[۴]
پینوشت:
۱٫ العربیه https://b2n.ir/j40194
۲٫ دویچهوله https://b2n.ir/z48118
۳٫ رادیو فردا https://b2n.ir/s79778
۴٫ کتاب جمل من انساب الأشراف، أحمد بن یحیى بن جابر البلاذرى (م ۲۷۹)، ج۱، ص۱۲۵
true
true
http://ilam.ziaossalehin.ir/?p=14117
true
true