true
زندگی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) یکی از بهترین الگوهایی است که در سطوح مختلف جامعه میتوان از آن بهرهبرداری کرد و مسیر زندگی را به سمت سعادت و نیکبختی تنظیم نمود. یکی از معضلات جامعهی اسلامی در سالهای اخیر سبک زندگی لاکچری و تجملگرایانهی فرزندان برخی از مسئولین است که انتشار اخبار، تصاویر و فیلمهای آن در سطح جامعهی اسلامی آسیبهای جبرانناپذیری را برای کل جامعه به همراه داشته است. مردم با مشاهدهی رفتارهای مسرفانهی این عده از فرزندان مسئولین که عمدتاً با استفاده از موقعیت حاکمیتی پدر یا مادر خود و بدون تلاش خاصی به دست آوردهاند، نسبت به حاکمیت اسلامی بدبین میشوند که جبران آن کار بسیار دشواری است.
الگویی که اسلام برای سبک زندگی مسئولان و فرزندان آنها که حاکمان بر مردم هستند انتخاب کرده است نهتنها مسرفانه و همراه با مانور تجمل نیست بلکه الگویی سختگیرانه است که موجبات خدمت هر چه بیشتر آن مسئول به مردم را فراهم میسازد و حکومت بر مردم را مسیری برای سعادت اخروی او قلمداد میکند. مرور سالهای کوتاه زندگی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) که اولین الگویی بوده که در جهان اسلام به عنوان فرزند حاکم اسلامی مطرح شدهاند برای ما درسهای گرانبهایی را به ارمغان آورده است. رفتارهای ایشان در جایگاه آقازادگی از دید تاریخ پنهان نمانده و به عنوان سندی ماندگار برای استفادهی همهی بشریت به یادگار مانده است که در این کوتاه نوشته به برخی از آنها اشاره میکنیم.
توجه به وضعیت مالی مردمان آن روز مدینه در صدر اسلام که از لحاظ مالی در شرایط سختی بودند و گاه لباس و مسکن مناسبی برای زندگی آنها وجود نداشت، در سیرهی حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به وضوح قابل مشاهده است. ایشان توجه ویژهای داشتند که در آن شرایط سخت، سطح زندگیشان از عموم مردم آن زمان پایینتر باشد و در استفاده از امکانات مادی بر خود بیشتر از هر کس دیگر سختگیری کنند. سید بن طاووس در کتاب «الدروع الواقیه» روایتی را نقل مینمایند که پرده از شیوهی زندگی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در زمان حاکمیت پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) برمیدارند ایشان نقل میکنند: «هنگامى که آیات« وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ`لَها سَبْعَهُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» نازل گردید پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) به شدّت گریان شد و اصحاب آن حضرت نیز گریستند در حالى که نمىدانستند چه آیهاى بر پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) نازل شده و کسى نیز قدرت نداشت با آن حضرت سخن بگوید و علّت گریۀ شدید او را جویا شود. چون پیامبر خدا (صل الله علیه و آله و سلم) هر گاه فاطمه (سلاماللهعلیها) را مىدید خوشحال مىشد لذا یکى از اصحاب پیامبر به سوى خانۀ فاطمه (علیها السلام) روان گردید، چون بر در خانهی آن حضرت رسید مشاهده نمود که وى مشغول آسیا کردن جو مىباشد و در آن حال این آیه را مىخواند: « وَ ما عِنْدَ اَللّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقى»، آن شخص به فاطمه (علیها السلام) سلام کرد و آنچه را که براى رسول خدا رخ داده بود شرح داد، حضرت فاطمه (علیها سلام) دست از کار کشید و لباسى را که دوازده جاى آن با برگ نخل وصله شده بود پوشید و از اتاق خارج شد تا به نزد رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) برود، سلمان فارسى هنگامى که نظرش به لباس فاطمه (علیها السلام) افتاد منقلب شده به شدّت گریان گردید و گفت: دختران قیصر و کسرى غرق در ابریشم هستند در حالى که لباس دختر پیامبر خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) پشمینهاى مندرس و پر از وصله است. هنگامى که حضرت فاطمه (علیها السلام) نزد پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) رسید دربارهی تعجّب سلمان فارسى از لباسش سخن گفت و فرمود: سوگند به خداوندى که تو را مبعوث فرموده مدت پنج سال است که من و على غیر از یک پوست گوسفند که روزها شترمان روى آن علف مىخورد و شبها آن را به جاى تشک مورد استفاده قرار مىدهیم چیز دیگرى نداریم و متّکاى ما از جنس پوست است که درون آن را با لیف خرما پر کردهایم. رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) با شنیدن این سخنان به سوى سلمان بازگشته فرمود:دخترم فاطمه از گروه«سابقین»است.»[۱]
این سند و اسنادی از این دست حجت را بر تمام حاکمان اسلامی و خانوادههای آنان تمام کرده است که در استفاده نکردن از امکانات بیتالمال که به سبب حاکمیت بر مردم در اختیار آنها قرار گرفته است، باید از عامهی مردم سبقت بگیرند و در اینگونه مسائل حساسیتهای زیادی را به خرج دهند. آنها باید بدانند که همهی نگاههای مردم به آنها معطوف است و به نوعی تدین مردم به نوع رفتارها و شیوهی زندگی آنها گره خورده است.
اصلیترین دغدغهی حاکم اسلامی سعادت اخروی مردمان تحت حاکمیتش است که این امر میسر نخواهد شد مگر اینکه آنها را در استفاده از امکانات مادی بر خود ترجیح دهد و پیش بیاندازد. برای این کار نیاز است که خود مسئول و حاکم اسلامی دائماً بر این امر مراقبت داشته باشد و به یاری خانواده و فرزندان خود بشتابد که این نکته را نیز ما در سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در رابطه با حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) مشاهده مینماییم که در جاهایی با یادآوریهای لازم بر ادامهی این مسیر تأکید داشتند در روایتی به نقل از جابر بن عبدالله انصاری آماده است: «دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ عَلَى فَاطِمَهَ وَ هِیَ تَطْحَنُ بِالرَّحَى وَ عَلَیْهَا کِسَاءٌ مِنْ أَجِلَّهِ الْإِبِلِ فَلَمَّا نَظَرَ إِلَیْهَا بَکَى وَ قَالَ لَهَا یَا فَاطِمَهُ تَعَجَّلِی مَرَارَهَ الدُّنْیَا لِنَعِیمِ الْآخِرَهِ غَداً فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ “وَ لَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولى وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضى”؛[۲] روزی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به منزل فاطمه (سلاماللهعلیها) وارد شدند، در حالی که دخترشان بهوسیله آسیاب، گندم آرد میکرد و عبایی از موی شتر بر ایشان بود؛ همین که چشم حضرت به فاطمه افتاد، شروع کردند به گریه و فرمودند: ای فاطمه! شتاب کن، در سختیهای دنیا برای کسب نعمتهای فردای آخرت؛ پس خداوند بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل نمود: «و مسلماً آخرت براى تو از دنیا بهتر است! و به زودى پروردگارت آن قدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوى.»
از این قبیل احادیث در سیرهی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) فراوان وجود دارد که میتواند به عنوان نقشهی راهی برای مسئولین کشور عزیزمان و خانواده و فرزندان آنها باشد که برای خدمت به مردم پای در مسیری سخت نهادهاند که در عین سختیای که دارد، به سبب امیدبخشی به مردم خشنودی خدا را نیز به همراه خواهد داشت و چه لذتی از این بالاتر که خدا از بندهاش راضی و خوشنود باشد.
_____________________
۱بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، محمد باقر مجلسی، ج ۴۳، ص ۸۷، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
۲٫همان، ج ۱۶، ص ۱۴۳٫
true
true
http://ilam.ziaossalehin.ir/?p=13962
true
true